loading...
lovehighway
fatemeh12 بازدید : 20 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (2)

 

 

 قلبم را دادم به تو که عشق منی ، با تو آمدم،

آمدم تا جایی که تو میخواهی، با تو می آیم ، 
می آیم به هر جا که بروی ، با تو میروم ، میروم هر جا که بروی….
همه جا با توام ، نیست جایی که بی تو باشم ، 
نیست هوایی که بی تو نفس کشیده باشم
نیست یادی در قلبم جز یاد تو ، نیست مهری جز مهر تو در دلم
چشمانم هنوز غرق نگاه زیبای تواند،
آنچه پنهان است در پشت نگاهت دنیای عاشقانه من است
همه جا با توام ، آنجا و اینجا در قلبم ، اینجا و آنجا در قلبت ، 
می تابم و و میتابی ، میمانم و میمانی، 
میدانم و میدانی که چقدر هم تو مرا دوست داری ، هم من دیوانه توام…
چه خوب میفهمی در دلم چی میگذرد ، 
چی خوب معنا میکنی نگاهم را ، 
چه عاشقانه میشنوی حرفهایم را
پاسخ دل گرفته ام را با عشق میدهی، وقتی دلتنگم ، 
خبر داری از دل تنگم ، وقتی تشنه دیدارم ، سیراب میکنی مرا عشقم
همه جا با همیم ، نیست جایی که بی تو باشم ،
نیست راهی که بی تو رفته باشم…
همه جا خاطره ، همه جا عشق ، همه جا عطر حضور تو ، 
جایی نیست که نباشد عطر نفسهای تو
همه جا خاطره ، جایی نیست که نمانده باشد یادی از تو….
تویی که جان داده ای به تنم و این یاد تو است که نفس میدهد
به این تنی که روحش در وجود تو است.
روح عشق در وجودمان، این است روزهای زندگی مان ،
با عشق روزمان شب میشود و با یاد هم شبهایمان را سر میکنیم…
همه جا با توام ، 
          تو اینجا همیشه در قلبمی 
                                و من آنجا باز هم به عشقت نفس میکشم…

fatemeh12 بازدید : 15 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (1)

برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم
تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود…
عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت
این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ،
نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم
تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی…
همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ،
به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام…
به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ،
به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام ، 

و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم….
به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ،
به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است
بودنم به عشق بودن تو است ،
اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است.
در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام
خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ،
میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار
تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ،
تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم
نمیتوان از تو گذشت ،
به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ، 
بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم….
نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ،
نمیگویم همیشه بمان ، تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، 
اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ،
نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی… 
قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ، 
زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ،
به عشق بودن تو است !

برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم

fatemeh12 بازدید : 11 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (0)

 

با تو دیگر عشق قصه نیست ، لحظه هایم مثل گذشته سرد نیست
با تو زندگی ام زیر و رو شد ، حال من از این رو به آن رو شد
با تو گذشتم از پلهای تنهایی ، رسیدم به اوج آسمان آبی
عطر تو میدهد به من نفس ، با تو رها شدم از آن قفس
آمدی و گرفتی دستهایم را ، باور ندارم با تو بودن را
میدهد به من هوای عشق نفسهایت ،
میدهد به من شوق زندگی گرمی دستهایت
بپذیر که دنیای عاشقانه ما همیشگیست ، 
عشق در قلب من و تو ماندنیست
هر چه دلم خواست همان شد و اینگونه شد که دلم عاشقت شد
مرا در زیر سایه قلبت جا دادی و همین شد که قلبم به عشقت پناه آورد
آری با تو دیگر عشق قصه نیست ،
حقیقت است این روزها و لحظه ها
حقیقت است که دوستت دارم ، 
حقیقت است که با تو هیچ غمی ندارم
حقیقت است که دنیا را نمیخواهم بی تو ، 
مگر میشود این زندگی بدون تو؟
در آغوش تو ، محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، 
میمیریم برای هم ، مینیشنی بر روی پاهای من و میبوسم لبهایت را….

با تو بودن همیشه تکراریست برای تپشهای قلبم ، 
با تو بودن همیشه تکراریست 
برای اینکه حس کنم عشق چیست و عاشق تو بودن چه لذتی دارد
چه اتفاق زیبایی بود تو را دیدن ، 
چه حادثه شیرینی بود تو را داشتن
با تو بودن همین است ، 
اینکه تا ابد شدی دنیایم ، 
اینکه تا ابد شدی مرحمی برای قلب تنهایم
قلبی که دیگر با تو تنها نیست ، 
درهای قلبم دیگر برای کسی باز نیست ، 
تا همیشه بسته شده بر روی تو ، 
بمان و بمان ای که تنها عشق من هستی تو

fatemeh12 بازدید : 15 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (0)

روزها با من و همراز دل من بودی
                     در وجودم، ای امیدم، مرهم زخم دلم بودی تو

   با نگاهت درد قلبم را چو نوری می ربودی
                          در دو دستم گرمی عشق و صفاراباغروری می سرودی


     با تو بودم چون شقایق در گلستان بهاری
                               با تو بودم چون پرستو در فضای آسمان بابیقراری

          من به دور از غصه بودم آن زمانی که عزیزم با تو بودم
                                    چشم خود را بر سیاهی بسته بودم آن زمانی که

                                                             عزیزم با تو بودم ........

fatemeh12 بازدید : 15 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (0)

 

 

نمیتوانم لحظه ای دور شوم از تو ،

درک کن چه حسی دارم ، همیشه میمانم مال تو…

کاش میشد سهم من از با تو بودن تنها آرامش و عشق باشد

نه دلتنگی و انتظار…

هر گاه نیستی و دلتنگ توام نامت را در دلم زمزمه میکنم ،

اینگونه است که آرام میشوم ،

دلم را راضی میکنم و اینگونه روزهای دلتنگی را سر میکنم

دلم به سوی آسمان دلتنگی پر میکشد در میان میگیرد یاد تو را ،

درد دل میکند با خاطره هایت ،

تکرار میکندحرفهایت ،

حرفهایی که تو همیشه با دلم در میان میگذاری …

نه عزیزم نمیتوانم لحظه ای دور شوم از تو ،

نشسته ام بر روی ابرهای خیالت ،

و در رویاهای تو سیر میکنم آسمان دلتنگی ام را….

نه عزیزم نمیتوانم لحظه ای در فکر تو نباشم ،

هیچگاه فکر نکن که در حال فراموش کردن تو باشم

درست است که روزها میگذرد،

چه زود آسمان تاریک امشب ، روشنی فردا میشود

اما نمیگذرد ، نمیگذرد ، نمیگذر هیچگاه آن عشقی که در قلبم نسبت به تو دارم ،

تمام نمیشود ، تمام نمیشود ، تمام نمیشود هیچگاه آن احساسی که به تو دارم…

 هر چه دوست داری از من بخواه جز فراموش کردنت ،

اگر میخواهی بروی برو اما من هستم ، آنقدر میمانم تا ماندنم مرا یاری کند ،

تا دوای عشقت مرا درمان کند…

میمانم و میمانم تا لحظه مرگم ،

آنقدر عاشقت میمانم تا لحظه از دنیا رفتنم قصه عشق مرا بنویسند…

نه عزیزم به این خیال نباش که روزی سرد شوم ،

جانم را از من بگیرند با تو دوباره زنده میشوم ،

دنیا را از من بگیرند با تو دوباره صاحب دنیا میشوم ….

هیچگاه نمیتواند کسی تو را از من بگیرد،

میدانی که قلبم بی تو میمیرد،

تو در قلبمی و هیچگاه دنیای عاشقانه من نمیمیرد….

fatemeh12 بازدید : 13 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (1)

 

 
عشق یعنی با جهان بیگانگی
 عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
  عشق یعنی سجده ها با چشم تر
   عشق یعنی سر به دار آویختن
    عشق یعنی اشک حسرت ریختن 
    عشق یعنی با جهان بیگانگی
 عشق یعنی شب نخفتن تا سحر 
  عشق یعنی سجده ها با چشم تر
   عشق یعنی سر به دار آویختن
    عشق یعنی اشک حسرت ریختن 
     عشق یعنی در جهان رسوا شدن
      عشق یعنی مست و بی پروا شدن
      عشق یعنی سوختن یا ساختن
       عشق یعنی زندگی را باختن
       عشق یعنی انتظار و انتظار
        عشق یعنی هرچه بینی عکس یار
         عشق یعنی دیده بر در دوختن
          عشق یعنی در فراقش سوختن
           عشق یعنی شعله بر خرمن زدن
            عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
             عشق یعنی لحظه های التهاب
              عشق یعنی لحظه های ناب ناب
                عشق یعنی آب بر آذر زدن
                 عشق یعنی سوز نی ، آه شبان
                  عشق یعنی معنی رنگین کمان
                عشق یعنی شاعری دل سوخته
              عشق یعنی آتشی افروخته 
             عشق یعنی با گلی گفتن سخن 
               عشق یعنی خون لاله بر چمن
                  عشق یعنی دیده بر در دوختن
                     عشق یعنی در فراقش سوختن
                      عشق یعنی یک تیمّم، یک نماز
                     عشق یعنی عالمی راز و نیاز
                   عشق یعنی چون محمد پا به راه
                  عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه 
                 عشق یعنی بیستون کندن به دست
               عشق یعنی زاهد اما بُـت پرست
              عشق یعنی همچو من شیدا شدن
             عشق یعنی قطره و دریا شدن
            عشق یعنی یک شقایق غرق خون
           عشق یعنی درد و محنت در درون
          عشق یعنی یک تبلور یک سرود
         عشق یعنی یک سلام و یک درود
        عشق یعنی لایق .... شدن
       عشق یعنی با خدا همدم شدن
      عشق یعنی جام لبریز از شراب
     عشق یعنی تشنگی یعنی سراب
    عشق یعنی لذت یک آرزو
   عشق یعنی یک بلای ماند گار 
 عشق یعنی هدیه ای از آسمان
عشق یعنی یک صفای سازگار

fatemeh12 بازدید : 14 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (0)

در ذهن آشفته ام مست

به دنبال خاطرات تو می گردم

تا با آنها کمی آرام بگیرم

راستی برایت بگویم

 

از وقتی که رفتی چشمهایم

همانند یک کودک بچه خودشان را خیس می کنند


یادت هست وقتی که خیس می شدند...


با دستهای کوچکت روی چشمهایم می گذاشتی

fatemeh12 بازدید : 11 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (2)

 

یــادم بــاشـــد ، امشب بعضی از آرزوهایم را دَم ِ در بگذارم

تــا رفتگـــر ببــــرد ! بیچــاره او

ما بقــی را هم نقــدا” بــا خود بــه گور می بـــرم

ما بقــی همــان ” آرزوی بــا تــو بودن ” است

نتــرس جانکم

حتــی آرزوی ِ داشتنت را هم بــه کســی نمی دهم

fatemeh12 بازدید : 17 شنبه 04 آذر 1391 نظرات (1)

 

 

میترسم بمیرم و نتوانم تو را در آغوش بگیرم
نگذار که با حسرت یک لحظه گرفتن دستهایت بمیرم.
میترسم بمیرم و نتوانم به تو ثابت کنم که عاشقت هستم ،
میترسم روزی بیایی و بگویی که من لایقت نیستم.
مرا در حسرت عشقت نگذار ، بگذار تا زنده ام تو را حس کنم ،
تو را در آغوش بگیرم و نوازش کنم.
میترسم بمیرم و نتوانم لبهایت را ببوسم ، نمیخواهم در حسرت طعم شیرین لبهایت بسوزم.
دنیا بی وفاست ، می ترسم این دنیای بی وفا مرا از تو بگیرد، میترسم همین روزها قلبم آرام بمیرد.
بگذار در این دو روز دنیا به اندازه ی یک دنیا نگاهت کنم ، بگذار به اندازه ی یک عمر تو را در آغوش بگیرم و با تو درد دل کنم.
میترسم همین لحظه ، همین فردا ، همین روزها لحظه ی مرگم فرا رسد.
یک مرگ پر از حسرت ، یک مرگ پر از آرزو و امید.
تنها حسرت و آرزوی من در آن لحظه تویی و حضورت در کنارم است.
تنها حسرت من در آن لحظه نگاه به چشمهای زیباست است.
در این دو روز دنیا بیا در کنارم ، از عشق بگو برایم ، گرچه سیر نمیشوم از لحظه های با تو بودن، اما هیچگاه نمیمانم در حسرت عشقت.

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
0oشاهراه عشق راهی برای عاشقانه زیستنo0
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    نظرسنجی
    بیشترین چیزی که باعث میشه به ازدواج فکر کنین چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 21
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 26
  • بازدید سال : 42
  • بازدید کلی : 1,162